همه چیز از سوالاتی بسیار ساده آغاز میشود، سازمانها، چه هستند، چرا و چگونه ایجاد شده و چگونه بقا می یابند؟ هر چه که هست در بحث سیستمی در تبادل میان محیط و سیستم، برونداد و دروندادها، سازمانها وارد عرصه حیات شده و تا مدتی که این سازوکار برقرار است، موجودیت خود را حفظ میکنند. […]
همه چیز از سوالاتی بسیار ساده آغاز میشود، سازمانها، چه هستند، چرا و چگونه ایجاد شده و چگونه بقا می یابند؟ هر چه که هست در بحث سیستمی در تبادل میان محیط و سیستم، برونداد و دروندادها، سازمانها وارد عرصه حیات شده و تا مدتی که این سازوکار برقرار است، موجودیت خود را حفظ میکنند. متفکران امر در تشبیه سازی سازمان از استعاره های متعددی بهره گرفته اند، سازمان به مثابه یک دستگاه مکانیکی گرفته تا یک موجود زنده و همچنان نیز تشبیه سازی آن با مقوله هایی چون فرهنگ و ارزشهای یک جامعه. اصل مشترک در تمامی این موارد، وجود یک هدف است، به عبارت ساده تر ؛ سازمانها بر مبنای دستیابی به هدفی طراحی و ساخته میشوند و سوال این است که آیا تمامی سازمانها موفق میشوند که به اهداف خود دست یابند؟ و اگر بتوان دلایلی برای ناکامی سازمانها و فروپاشی آنان برشمرد، چه دلایلی بیش از همه خودنمایی می کنند؟ واقعیت این است که سازمانهای زیادی پیش از تکوین در همان ابتدای امر به بن بست رسیده و از میان می روند. هر اندازه که اندیشه سازنده سازمان، نظامندتر بوده و از امکانات متناسب با اهدافش برخوردار بوده باشد، از شانس بیشتری برای ایجاد و حرکت به سوی هدف برخوردار است ، از این روست که اندیشه ای بر سازمان و اهداف و مسیر و روشهای حرکت به سوی هدف اشراف کافی داشته باشد، برای موفقیت یک سازمان کارت برنده مهمی شمرده میشود. اندیشه همان مرکز و راس یک سازمان است که از سوی مدیران پردازش و پرورش می یابد. ذهنیت مدیران یک سازمان آشکار میسازد که سازمان محیط بیرون را چگونه پردازش کرده و چگونه پاسخ لازم را فراهم می آورد. این هنر مدیران است که میتوانند همچون یک ناخدا مسیر دستیابی به اهداف را در میان موج های متلاطم یافته و کشتی سازمانی را در این مسیر هدایت کرده و به پیش برند. اگر شما دغدغۀ دستیابی یک سازمان به اهدافش را دارید، و فراتر از آن، خواهان رشد و توسعه سازمانی هستید که انرا متعلق به خود میدانید، میتوان گفت که شما دارای ذهنیت یک مدیر نسبت به آن هستید. منصب یک مدیر تنها در قدرت عمل و تصمیم گیری آن خلاصه نمیشود، بلکه این تعهد بالاست که مدیری دلسوز و کارآمد را از یک مدیر فرمایشی متمایز می سازد.
  • نویسنده : ابوالقاسم ذاکری